تحول دیجیتال یک ضرورت است نه یک انتخاب. خصوصاً در کشور ما به دلیل رشد جمعیت و منابع محدود و مطالبهگری جمعیت جوان کشور، ارائه خدمات دیجیتال خصوصاً برای قشر متوسطِ تحصیلکرده که درصد قابل توجهی از جمعیت کشور را تشکیل میدهند، یک الزام برای سازمانها و بانکها و موسسات مالی است. از این رو آشنائی با دیدگاههای صاحبنظران و کارشناسان تحول دیجیتال برای تدوین چشمانداز و مأموریت بانکها در عصر دیجیتال میتواند راهگشا باشد.
آنچه ضربآهنگ تحول دیجیتال را تسریع کرده است، پدیدهی همهگیری کرونا در جهان است که مانند همهی پدیدهها، نقاط مثبت و منفی خودش را به همراه دارد. کرونا در کنار همه سختیها و مشکلات و خسارات آن به زندگی انسانها، این ویژگی مثبت را هم داشته است که تحول دیجیتال را چند قدم به سمت جلو براند. در شرایط کنونی و به دلیل محدودیتهای حضور در اماکن فیزیکی و شعب بانکها، دیجیتالسازی ساختار و خدمات بانکی و مالی اهمیتی دوچندان یافته است. این مفهوم اگر تا سالهای گذشته و قبل از همهگیری، صرفاً بهعنوان واژهای زیبا و لوکس جلوهگری میکرد، اکنون تبدیل به یک ضرورت اساسی برای بانکها شده است.
این کتاب بخوبی مسیر عملی تحول دیجیتال را به بانکها و موسسات مالی نشان میدهد و ظرایف و حساسیتهای برنامهریزی صحیح برای حرکت به سمت تحول، در درسآموختههای آن نمود پیدا کرده است. این درسآموختهها توسط رهبران پنج بانک که تحول دیجیتال را بخوبی اجراء کردهاند مطرح میشود و نحوهی مواجههی این بانکها با رقبای اینترنتی خود را نشان میدهد.
در کشور ما فینتکهاو تِکفینها بهعنوان رقبای جدید بانکها و موسسات مالی، در چند سال گذشته رشد چشمگیری داشتهاند و در حال افزایش سهم بازار خود هستند. طبق آمار بانک مرکزی ایران، در حال حاضر 8 بانک دولتی، 18 بانک غیردولتی، 2 بانک قرضالحسنه و 4 موسسه اعتباری غیربانکی در صنعت بانکداری ایران فعالیت دارند، اما در مقابل 210 استارتآپ فینتک فعال، 545 اپلیکیشن خدمات بانکی و 703 وبسایت ارائه دهندهی خدمات مالی وجود دارد. اگر 34 شرکت بزرگ فنآوری ایران که در حال ارائهی خدمات بانکی و مالی هستند را هم لحاظ کنیم، بخوبی متوجه تغییر اکوسیستم بانکی کشور و ضرورت بازطراحی ساختار بانکهای سنتی کشور خواهیم شد.
بسیاری از بانکها درحال حاضر تهدیدی از جانب سایر بازیگران مالی احساس نمیکنند، اما دیر یا زود بازیگران چابک و هوشمند داخلی و خارجی سهم بازار خدمات مالی را متعلق به خود خواهند کرد و بانکها وادار به حرکت خواهند شد. اگرچه هنوز در صنعت بانکی ایران شاهد یک پلتفرم کاملاً دیجیتال نیستیم، اما عموماً اولینها در دنیای پلتفرم، بهترینها و قویترینها خواهند بود و مشتریان را با سرعت حیرتآور به سمت خود جذب خواهند کرد.
بهعنوان فردی که در حوزهی فنآوریهای بانکی مشغول بکار هستم و دو مفهوم تجربهی مشتری و تمرکز مشتری دغدغهام بوده است، وقتی آخرین کتاب آقای کریس اسکینر با نام «Doing Digital» را مطالعه میکردم، با شباهتهای بسیار زیاد بانکهای خارجی با بانکهای ایرانی از منظر نوع مشکلات و چالشهای نوسازی ساختار خود مواجه شدم و در بسیاری از مثالهای کتاب، وضعیت صنعت بانکی کشورمان در ذهنم تداعی میشد.
ماهیت و ساختار کتاب بر اساس مصاحبههای کریس اسکینر با رهبران بانکهای موفق و بزرگ جهان و همینطور مشاهدات او از شرکتهای بزرگ اینترنتی در حین سفرهای بسیارش به کشورهای مختلف دنیا، شکل گرفته است و از همین رو، بسیار عملگرایانه نوشته شده و در آن از پیچیدهگویی و تئوریزدگی پرهیز شده است. این کتاب و مثالهای واقعی آن، راهنمای عملی بسیار مفیدی برای مدیران بانکها و مدیران شرکتهای فنآوری بانکی است. نویسندهی با تجربهی کتاب سعی نموده، تحول دیجیتال را از مفهومی انتزاعی خارج کرده و در قالب درسهایی ملموس و قابل اجراء، پیش روی ما نهد. مهمترین وجه تمایز این کتاب با انبوه کتابهای حوزهی تحول دیجیتال، عملگرا بودن آن و صراحت لهجهی کریس اسکینر است که این کتاب را تبدیل به یک کتاب بالینی برای مدیران شبکهی بانکی کشور کرده است.